در این مقاله ارتباطات علت و معلولی بین رشد اقتصادی، رشد صادرات و رشد عوامل تولید (نیروی کار و سرمایه)، در قالب یک الگوی خود رگرسیونی برداری، برای اقتصاد ایران در دوره 72-1338 بررسی شده است. ایستایی مجموعه های استفاده شده، در الگو با آزمونهای دیکی - فولر (DF) دیکی - فولر تعمیم یافته (ADF) و با استفاده از مقادیر بحرانی مکینون، آزمون گردیده است. طول وقفه های هر متغیر در هر یک از معادلات با استفاده از روش دنباله ای هسیائو (1979) که بر اساس تعریف "گرانجر" از علیت و معیار حداقل خطای نهایی، پیش بینی (FPE) آکائیک بنا گردیده، تعیین شده است. پس از شناسایی معادله های الگو با روش رگرسیون بظاهر غیر مرتبط تکراری ((ISUR)) زلنر برآورده گردیده و همه برآوردها با استفاده از نرم افزار کامپیوتری TSP7 انجام شده است. با توجه به اینکه برآوردهای به دست آمده از روش تکراری زلنر، بعد از همگرا شدن، معادل با برآوردگرهای حداکثر درستنمایی می باشند، برای آزمون فرضها از آزمونهای والد استفاده کرده ایم. برای تعیین ارتباط علت و معلولی بین متغیرها با الگو، ابتدا آزمونهایی جهت اثبات کفایت و مناسب الگو، با بیش از حد برازش نمودن و کمتر از حد برازش نمودن الگو انجام شده که کفایت الگو به اثبات می رسد. آزمونهای والد، حکایت از آن دارند که رشد صادرات، علت رشد اقتصادی است؛ یعنی نتایج از فرضیه رشد متکی به صادرات حمایت می کنند، بین متغیرهای رشد سرمایه و رشد اقتصادی و همچنین بین رشد عوامل تولید (رشد سرمایه و رشد نیروی کار)، ارتباط علی بازخور وجود دارد. رشد سرمایه نیز علت رشد صادرات است که نشانگر حمایت داده های ایران از قضیه "ریبزینسکی" است.